English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8559 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
time table U جدول زمانی ورود و عزیمت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
time table U جدول زمانی
lap chart U جدول زمانی برای هر دور
manning table U جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
symbol table U جدول نمادها جدول نمادی
uptime U پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
ppm U Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
spelling table U جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
correction index U جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
exits U عزیمت
partings U عزیمت
parting U عزیمت
line of departure U خط عزیمت
exit U عزیمت
departure line U خط عزیمت
departure U عزیمت
departures U عزیمت
going U عزیمت
departure U نقطه عزیمت
outgo U هزینه عزیمت
port of embarkation U بندر عزیمت
departures U نقطه عزیمت
get around <idiom> U عزیمت کردن
flight U عزیمت گریز
vamoose U عزیمت کردن
pike U عزیمت کردن
embarcation U عزیمت باکشتی
departure air field U فرودگاه عزیمت
goes U عزیمت کردن
begone U خارج شو عزیمت کن
go U عزیمت کردن
dispatched U عزیمت فرستادن پیام
estimated time of departure U زمان تقریبی عزیمت
stepping off place U نقطه یامحل عزیمت
routing U تعیین مسیرعبور عزیمت
despatched U عزیمت فرستادن پیام
an abrupt departure U عزیمت بدون تشریفات
despatches U عزیمت فرستادن پیام
despatching U عزیمت فرستادن پیام
dispatch U عزیمت فرستادن پیام
dispatches U عزیمت فرستادن پیام
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
jumping off place U شروع بکاری نقطه عزیمت
Date of departure . Departure date. U تاریخ عزیمت (روز حرکت )
routing U عزیمت کردن راه افتادن
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
parting salute U سلام نظامی با توپ و غیره برای عزیمت اشخاص سلام بدرقه
entrance fee U حق ورود
entry U ورود
arrivals U ورود
arr U ورود
entrance U ورود
right of entry U حق ورود
entrances U ورود
arrival U ورود
entrancing U ورود
entrance fees U حق ورود
induction U ورود
inning U ورود
introgression U ورود
introit U ورود
importing U ورود
entranced U ورود
imported U ورود
import U ورود
ingression U ورود
ingress U ورود
re-entry U ورود
entree U ورود
importation U ورود
admitance U ورود
re entry U ورود
air inclusion U ورود هوا
appulse U ورود
inductions U ورود
infare U ورود
accession U ورود
chamfered kerb U جدول پخ
border stone U جدول
schedules U جدول
scheduled U جدول
irrigation channel U جدول
schedule U جدول
tableaux U جدول
table U جدول
kerbs U جدول
kerb U جدول
curbs U جدول
curbing U جدول
curbed U جدول
chart U جدول
charted U جدول
charting U جدول
charts U جدول
logs U جدول
kerb=curb U جدول
tabling U جدول
tables U جدول
tabled U جدول
tableau U جدول
tableaus U جدول
log U جدول
curb U جدول
scale U جدول
data import U ورود داده
receipt statement U اعلامیه ورود
homecoming U ورود بخانه
homecomings U ورود بخانه
fifo U به ترتیب ورود
port of entry U بندرمحل ورود
first in first out U به ترتیب ورود
forcible entry U ورود عدوانی
intrant U ورود رسمی
free entrance U ورود مجانی
admittance U ورود دخول
entry side U جهت ورود
data insertion U ورود داده ها
first in first out U بترتیب ورود
due in U در شرف ورود
ease of entry U سهولت ورود
reebtry U ورود مجدد
landfalls U ورود بخشکی
landfall U ورود بخشکی
energy intake U ورود انرژی
entering angle U زاویه ورود
entree U اجازهء ورود
arrival hall U سالن ورود
entry point U نقطه ورود
inlets U ورود دخول
inlet U ورود دخول
landing U ورود بخشکی
input of current U ورود جریان
intervance of third party U ورود ثالث
importing U مفهوم ورود
imported U مفهوم ورود
import U مفهوم ورود
landfall n U ورود بخشکی
token U بلیط ورود
tokens U اجازه ورود
landing U ورود به خشکی
inlet time U زمان ورود
log in sequrity U ایمنی ورود
on arrival U هنگام ورود
when entering U هنگام ورود
initation U ورود بعضویت
advent ظهور و ورود
landings U ورود به خشکی
tardiness U تاخیر ورود
landings U ورود بخشکی
tokens U بلیط ورود
landding U ورود بخشکی
cost to entry U هزینه ورود
admission U اجازهء ورود
arrival hall U سالن ورود
influx U ورود هجوم
influxes U ورود هجوم
entry U ورود راهرو
acetylation U ورود ریشهء
admissions U اجازهء ورود
arrival rate U نرخ ورود
capital inflow U ورود سرمایه
house-warming U جشن ورود
token U اجازه ورود
house-warmings U جشن ورود
approach ramp U فرازای ورود
house warming U جشن ورود
departure report U گزارش پایان تعمیرات گزارش عزیمت ناو گزارش حرکت
multiplication table U جدول بس شماری
lip kerb U جدول پهن
loading chart U جدول بارگیری
matrixes U جدول اعداد
function table U جدول تابعی
matrix U جدول اعداد
indifference schedule U جدول بی تفاوتی
character table U جدول شناسایی
table U لوح جدول
loading table U جدول بارگیری
table of distribution U جدول توزیع
frequency table U جدول بسامد
table look up U مراجعه به جدول
fourfold table U جدول چهارخانه
nomogram U جدول محاسباتی
tabulating U جدول بند
table look up U جستجوی جدول
tabulates U جدول بندی
tabulated U جدول بندی
tabulate U جدول بندی
manning table U جدول مشاغل
lookup table U جدول مراجعه
look up table U جدول مراجعهای
flush kerb U جدول همکف
cells U خانه جدول
tabulator U جدول بند
tabulator U جدول نویس
tables U لوح جدول
grooves U گودی جدول
tariff schedule U جدول تعرفه
Recent search history Forum search
1چیزی که عوض داره گله نداره
1اصلاح ترجمه
1confinement factor
1شما تا چه زمانی حراجی خواهید داشت؟
1معنی اصطلاحی nonconversation چیست؟
2زمانی که دندان من شروع به درد می کند
2زمانی که دندان من شروع به درد می کند
1چه زمانی باید اتاق تحویل بدم
2کد ورود تلویزیون جلویز تی وی چند است
2کد ورود تلویزیون جلویز تی وی چند است
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com